و اما چگونه مردن ...

اقترب لناس حسابهم و هم فی غفله معرضون

 

خدایا اخطارت را شنیده ام

بارها و بارها

گاهی هم از آن غافل بوده ام

استغرک اللهم

صدای همیشگی پای مرگ چنان تکراری شده که همه از آن غافلیم

گویا اصلا صدایی، مرگی و اجدادی نیست و نبوده است

بعضی ها هم چنان دنیا را چسبیده اند که گویی همیشه هستند و چشمانشان به رفته های از این دیار خاکی بسته است

شاید هم دوست ندارند به این چیزها بیندیشند

شاید هم حوصله ندارند

شاید هم ...

به قبرستان گذر کردم صباحی                          شنیدم ناله و افغان و آهی

شنیدم کله ای با خاک می گفت                  که این دنیا نمی ارزد به کاهی

اما بعضی روزها بوش صبح می دهند

بوی حیاطی را که مادر تازه آب پاشیده و جارو کرده

صدای گنجشکان

و صدای روزی پر از خدا

رمضان از آن روزهاست

خدا کند قدرش را بدانیم

که سال آینده را که دیده و...

اللهم رب شهر رمضان... اغفر و ارحم و ثبت قدمی لدینک و ارزقنی توفیق عبادتک و شهادت فی سبیلک بحق محمد و آله و صل علی محمد و آله