مداحی انقلابی و عدالتخواهانه حاج میثم مطیعی در راهپیمایی 22 بهمن 1395
دوشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۴:۴۶ ق.ظ
رسیده ست از نو، بهاران بهمنشکفته ست از نو گلستان میهنبهاران آزادی آمد گل افشانبه میدان آزادی آیید یارانبهار است و هم موسم فتح و ایمانبهار است و خالی ست جای شهیدانشهیدان که دنیا ندیدند و رفتندبه عزت ز دنیا بریدند و رفتندشهیدان که شاگردهای امام اندشهیدان که در پاکبازی تمام اندشهیدان که با پیرشان عهد بستندشهیدان که رفتند و همواره هستندشهیدان نهضت، شهیدان ملتشهیدان جنگ و شهیدان خدمتهمان دلستان ها، همان بی نشانهاشهیدان غواص و آتش نشان هابه آب و به آتش زدند و گذشتندچه دلکش هوایی شدند و گذشتنداز آتش گذشتند و حیران شد آتشگلستان شد آری گلستان شد آتششگفت است پرواز در زیر آواردر آوار و اینگونه رفتن سبکبارچه مردانی از آتش و خون گذشتهدر این عشق از هرچه مجنون گذشتهبهاران آزادی آمد گل افشانبه میدان آزادی آیید یارانبیایید هنگام تجدید عهد استبیایید یکدل بیایید یکدستچه عهدی همان عهد بت را شکستنهمان عهد بر دشمنان راه بستنبرآرید فریاد الله اکبرکه لرزان شود باز کاخ ستمگرکه تکبیر، کابوس کاخ سفید استکه این جمعیت خار چشم یزید استنه لبخند دیروزشان تحفه ای بودنه امروز و این چهره اخم آلودنه آن خنده ها داشت ارزش پشیزینه این گنده گویی کنون هست چیزیبه هوشیم گر بشکند عهد ما راکه آتش زنیم این ورق پاره ها راکه ما جز زیان زین تعامل ندیدیماز این دشت پر خار یک گل نچیدیمبه فریاد خود بشکن این خدعه ها رابگو باز هم "مرگ بر آمریکا" رابگو تا که عالم بداند همانیمپناه غریبان و مستضعفانیمهمانیم ما با خدا عهد بستیمغرور همه کدخدایان شکستیمنه از آتش خشمشان بیم داریمنه از بیم نان روی تسلیم داریمچو آتش نشانان در این شعله مَردیمدلیران هنگامه های نبردیمخروشان و جوشنده و جان فشانیمهم آتش فشان و هم آتش نشانیمخطر هست اما خطرها ز خانه استتبر نه که ما را خطر موریانه استخطر فقر و تبعیض و ننگ فساد استخطر سستی پایه اعتماد استخطر ویژه خواران، نجومی بگیرانخطر مفسدان و به دنیا اسیرانتعارف نداریم با خود برادرچرا چشم بندیم بر درد آخر؟تعارف نداریم دور از عدالتفقط جسم بی روح مانَد به نهضتخطر آه جانسوز بی خانمان هاستخطر خواب بی موقع پاسبان هاستخطر زخم شلاق بر کارگرهاستخطر شرم دست تهی پدرهاستخطر بی عمل های در حرف مانده ستخطر کولهبرهای در برف مانده ستخطر غفلت از پرچم یاحسین استخطر دوری از رسم پیر خمین استخمینی چنان بود دیدید یارانضریح خمینی است صحن جمارانحسینیه سادگی مرقد اوستهمان خانه های گلی گنبد اوستدل خلق محروم صحن خمینی استالا اهل عالم خمینی حسینی استمبادا از آن سادگی دور مانیممبادا مبادا که مغرور مانیموگرنه در این خانه بیگانه هستیمخود ما بلایای این خانه هستیمفراموشی آرمان فتنه ماستهمین حسرت آب و نان فتنه ماستمبادا شود آرمان هایمان گمبه عدل علی دل سپردند مردمعلی با برادر هم آن کرد یارانکه نهج البلاغه گواه است بر آنبرادر! نهاد آهن داغ، حیدربه رسم عدالت، به دست برادراگر بر سر عهد اول بمانیمدر این معرکه تا به آخر برانیموگر بازگردیم بیچاره گردیمدر آوارِ وَهم خود آواره گردیمخدایا به داغ دل شعله نوشانبه فریادهای بلند خموشانکه از عهد خود با ولی برنگردیماز آیین و راه علی برنگردیمکه مثل علی انقلابی بمانیمبه عشق ولی انقلابی بمانیمخدایا نگهدار تو رهبر مابه حق دل فاطمه مادر مابه یا فاطمه گفتن فاطمیونبه در خاک و خون خفتن فاطمیونبه یا حیدر زخمی حیدری هابه آن پاکبازی و جنگاوری هابه آن در که در آتش فتنه ها سوختبه آن دل که بر غربت مرتضی سوختبه در می زنم تا که دیوار سوزددل داغداران علی وار سوزدبجز فتنه دست علی را که بسته استعلی کیست مردی که خیبر شکسته استمنبع : http://meysammotiee.ir/media/1110
- ۹۵/۱۱/۲۵