نظام سیاسی ولایت مطلقه فقیه

چهار راهی را فرض کنید که دچار یک گره ترافیکی شده است. با سبز و قرمز شدن چراغ ها فقط گره ترافیک کور می شود و هرکس خود را مستحق و دیگران را افراد بی فرهنگ که رانندگی نمیدانند می خواند. گذر زمان و راه کار قانون (چراغ راهنمایی) نه تنها باعث حل شدن مشکل نمی شود بلکه مشکل را اساسی تر و حجم ترافیک را بیشتر می کند. این جا به یک راه حل دیگر نیاز است، راه حلی فراقانونی!

پلیس چهار راه به همه ماشین ها دستور می دهد که دیگر به چراغ راهنمایی توجه نکنید، قانون منم! ممکن است یک خیابان اجازه چند دقیقه ای رفتن داشته باشند و یک خیابان نه. خلاصه وقتی ترافیک به حالت عادی بر می گردد، دوباره چراغ راهنمایی به جایگاه قانونی خود بر می گردد در حالی که تا چند دقیقه قبل به دلیل ناکارآمدی جایگاه خود را از دست داده بود. در واقع عمل فراقانونی آن پلیس به چراغ راهنمایی جایگاه و ارزش قانونی دوباره داد.

ولی فقیه نیز در حکومت سیاسی شیعه در مواقعی که قانون بدلیل بشری بودنش قادر به حل مشکلی نیست با حکم حکومتی ، مشکل را حل و قانون  را جایگاه اصلی خود باز می گرداند. نمونه این اتفاق در نحوه تصویب بودجه سال 99، تمدید سرپرستی وزارت جهاد کشاورزی و ... مصداق پیدا می کند.

یادمان باشد، وقتی که خود آن پلیس می خواهد با ماشین شخصی از همان چهارراه عبور کند باید به چراغ راهنمایی احترام بگذارد وگرنه جریمه خواهد شد.

#خلیل_عقیلی_فرج

چرا امام خامنه ای ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از سوالات متداولی که از بنده در نوشته ها و سخنرانی ها پرسیده می شود این است که : چرا می گویید امام خامنه ای؟ شما یک انسان عادی را هم سطح امام معصوم می کنید؟ و...در این جا می خواهم با یک رویکرد جدید در تکمیل مقاله های با موضوع متشابه از یک مقایسه ساده و صحیح  استفاده کنم.قبل از شروع به چند نکته مهم و اساسی اشاره می کنم :

1- منظور از لفظ امام برای ولی فقیه با منظور از لفظ امام برای امام معصوم متفاوت است. قطعا منظور از لفظ امام برای نایبان امام زمان (عج) به معنای پیشوای مسلمانان با اختیارات مشخص است ولی امام معصوم دارای ویژگی معصومیت است که در ولی فقیه وجود ندارد و اصلا نه چنین انتظاری از ولی فقیه می رود و نه تابه حال چنین ادعایی شده است.

2- تاکید ما بر استفاده از لفظ امام دارای یک نکته ظریف دیگر هم هست و آن اینکه اگر کسی لفظ امام را برای ولی فقیه ذکر نکرد هیچ گونه گناهی نکرده است و موجب عقوبتی نخواهد شد بلکه این اصرار حکمت هایی دارد که در ادامه خواهید خواند.

3- ما موارد این چنین فراوانی در ادبیات دینی خودمان داریم؛ مثلا با توجه به غصب منسب خلافت از حضرت علی (ع) و استفاده شدید دشمنان حضرت از لفظ «امیرالمونین» برای انسان های معلوم الحالی مانند معاویه و یزید و ... مناسب است که شیعه باهوش و زیرک با تاکید موکد بر استفاده این لفظ برای حضرت علی (ع) این جنگ روانی را با جواب مواجه کنند تا با سکوت و روشنفکری و ...!!!!!

با این مقدمات اولین سوال من این است که‌ : وقتی شما به یک مسجد وارد می شوید و می بینید که یک نفر جلوی همه ایستاده و بقیه نمازگزاران به او اقتدا کرده اند ، به فردی که جلوی همه ایستاده چه می گویید؟ قطعا خواهید گفت : امام جماعتاولین نکته دقیقا در این جاست که وقتی شما به پیشوای حتی چند نفر در نماز می گویید «  امام » حال چرا نباید از این لفظ پر معنا برای پیشوای حد اقل شیعیان جهان استفاده کنیم. نگویید که این مقایسه صحیح نیست ، مع الفارق است و ... اتفاقا دارم از یک مقایسه کاملا صحیح  صحبت می کنم. چرا که مامومین در نماز جماعت را به یک جمع گسترده تر به نام امت اسلامی و امام جماعت را به امام امت اسلامی تشبیه کرده ایم که از جز به کل رفته باشیم ( در حالی که برعکس این روش همیشه درست نیست!).یکی از مهمترین حکمت های توصیه موکد دین اسلام بر شرکت در نماز جماعت این است که همیشه پشت سر امام حرکت کنید. چراکه حرکت زود تر از امام هم در نماز جماعت و هم در حرکت جامعه اسلامی مشکل ایجاد می کند.نکته بعدی از این تمثیل این است که هرگاه امام جامعه صحبت کرد سکوت کنید همانطور که در حین خواندن حمد و سوره در نماز جماعت همه سکوت می کنند و فقط گوش می دهند.نکته بعدی این است که اگر در خواندن نماز و حرکت و تحلیل های سیاسی خودتان مشکل دارید به نماز جماعت بروید و از امام خود بیاموزیدو عمل کنیدمهمترین نکته این است که امام جماعت وظیفه فوق العاده ای دادر که اگر حرکتی بکند و نماز را به خطا و بطلان بکشاند مسئولیت نماز همه نماز گزاران به گردن اوست، به همین طریق امام جامعه اسلامی باید قبل از انجام هر کاری یا صدور دستوری در صورت صلاح دید به منظور کاهش احتمال اشتباه ( دقت کنید که نگفتیم عدم اشتباه) با افراد خبره و متخصص مشورت لازم را انجام دهد.و ده ها حکمت دیگر در این مقایسه وجود دارد که خود شما می توانید به آن ها برسید....

من الله التوفیق