رویکردی گذرا به تربیت علوی در کلاس علوی در سایه نهج البلاغه
شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۱۸ ق.ظ
اگر با
یک دانشجوی روانشناسی که فقط چند ترم گذرانده است کمی گپ بزنید ، حتما متوجه
خواهید شد که روانشناسیِ عرف درجامعه و دانشگاه امروزی نه تنها مطابق با آموزه های
دینی نیست بلکه در جاهای متعدد کاملا مخالف دین سخن می گوید . بشر با توجه به عمر
اندک خود نمی تواند به علمی اعتماد کند که هر لحظه ممکن است توسط ,, دانشمند ,, دیگری
نقض شود و چه زیانی بیشتر از این که شخصی تمام عمر خود را با افکاری مانند افکار مارکس
زندگی کند و در آخر عمر خود ببیند که مارکسیسم در عین ناباوری و چشمان بهت زده ی
جهانیان شکست خورد و به سطل زباله تاریخ رفت . آیا جز این است که این شخص عمر خود
را فدای هیچ کرد ؟ با نگاهی گذرا به منابع دینی موارد متعددی را می بینیم که در
عین زیبایی در چینش کلمات و جملات ، راهگشا و انسان ساز است .
وَالدَّهرُ
یَومَانِ : یَومٌ لَکَ وَ یَومٌ عَلَیکَ ، فَاِذَا کَانَ لَکَ فَلَا تَبطَر وَ اِذَا
کَانَ عَلَیکَ فَاصبِر!
روزگار
دو روز است ، روزی با تو . روزی علیه تو ، پس آنگاه که به سود توست به خوش گذرانی
و سرکشی روی نیاور و آنگاه که به زیان توست صبر کن ( نهج البلاغه ، حکمت 396 )
در
کجای این علوم روانشناختی جمله ای کوتاه و پر مغز مثل این حکمت می توانید بیابید ؟
* پایه
علوم غربی قلب تپنده است نه قلب سلیم!
مشکل
از پایه است . بله ، پایه فکری علوم غربی از جمله روانشناسی این است که نتیجه
نهایی از مقدماتی حاصل می شود که بتوان مشاهده نمود و در آزمایشگاه اندازه گرفت و
نه آنچه به ماوراء ظاهر و نه آنچه به وحی و روح بشر مربوط است . آیا بشری که برای
سلامت قلب و عروق خود میلیون ها کار تحقیقی و مقاله های پی در پی ، دستگاه های
پیشرفته و ... آفریده است برای قلب سلیم بشر که همان سلامت روان و روح بشر است
فکری کرده است؟
نهایتا
اگر پدر و مادری دیدند فرزندشان به جمله ای مانند « خون بر شمشسر پیروز است » می
خندد تعجب نکنند ، چون پایه های فکری این کودک به دلیل روش های تربیتی خانواده ،
مدرسه ، صدا وسیما و ... کاملا مادی گرا ( یا به تعبیری ماتریالست ) بنا شده است
بدون این که خود کودک این حرف را ادعا کند یا حتی بپذیرد . این نتیجه سپردن کودک
خود به دست روانشناسان غریبه با دین است .
* روانشناسی علوی در کلاس علوی
در این
قسمت با محدود کردن بحث به کلاس درس با این فرض پیش می رویم که یک کلاس با چند ده
نفر دانش آموز آماده حضور اول شما در مقام معلم است . مطالبی که در ادامه می
خوانید حاصل تجربه تدریس ها و مطالعات
بنده است که در حد بضاعت در اختیار شما قرار می گیرد.
** به
کجا شنین شتابان !
قبل از
این که به محض خوردن زنگ آغاز کلاس دست و پای خود را گم کنیم و سریع در مقابل
چشمان شاگردان خود قرار بگیریم از خود بپرسیم : آماده ای ؟
فراموش
نکنیم که تک تک رفتار های ما در کلاس توسط این کودکان تحلیل و تقلید خواهد شد ؛
نحوه ی لباس پوشیدن ، نحوه ی صحبت کردن ،
تکه کلام ها ، حتی نحوه ساعت بستن ، اصلاح سر و صورت یا نوع حجاب یا گاهی اوقات
مسائل عجیبی مثل راه رفتن ! در یک کلام اگر آماده اید که یک کلاس علوی با شاگردان
علوی داشته باشید ، بسم الله ولی اگر آمده اید که شغلی داشته باشید و درآمدی و دیگر
هرچه بادا باد ، لطفا سر مرکب خود را کج کنید و التماس دعا.
نکته
مهم این جاست که وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن
یَنصُرُهُ قطعا خداوند کسانی را یاری
خواهد کرد که او را یاری می کنند (حج ، 40 )
** خود
ر ا برای بچه ها معرفی کنید
فرض
کنید شما یکی از شاگردان کلاسی هستید که یک معلم برای اولین بار وارد کلاس می
شود و با این جمله شروع می کند : کتاب ها
روی میز ، صفحه 12 ، در این صفحه موضوع ... .
چیزی
که اتفاق نمی افتد ایجاد صمیمیت و اعتماد متقابل بین شما و این معلم بی ذوق است . دفعه
اول حضور شما در کلاس در مسیر حرکت کلاس ، تصور شاگردان در باره شما و درس شما و
علی الخصوص نظم کلاس در طول مدت برگذاری تاثیری فوق العاده دارد . گفتن نام و نام
خانواگی ، سن تقریبی ، مقدار تجربه کاری ، توانایی ها و موضوعاتی که موجب ایجاد یک
فضای گرم و صمیمی بین شما و شاگردان در عین نظم می شود .
در این
فضا شاگردان خود را در یک خانواده جدید و قابل اعتماد به رهبری شما احساس می کند .
از این فرصت برای ایجاد کلاس علوی خود بهترین استفاده را نمایید .
بعضی
از حرکات کوچک ولی فوق العاده تاثیر گذار به شما کمک بسیاری خواهد کرد . مثلا در
هنگام ورود به کلاس با صدای بلند سلام علیکم بگویید ، دانش آموزان را با احترام و
نام کوچک با پس وند یا پیش وند آقا یا خانم ( مثل علی آقا یا فاطمه خانم ) صدا
بزنید ، از الفاظ شما ، پسرم و دخترم به
جای « تو » استفاده کنید . برای دسترسی به ده ها رفتار علوی توصیه می کنم حتما به
خطبه 193 نهج البلاغه که به خطبه همام معروف است سری بزنید.
** با
بچه ها مشورت کنید
همانطور
که گفته شد برخورد اول شما با شاگردانتان می تواند نظمی شگفت انگیز تا آخر ترم تحصیلی
ایجاد کند . در همان جلسه اول قوانین کلاس را با دلایل قانع کننده روی تخته سیاه
بنویسید که این قوانین حاصل انتظارات دین ازما ، شاگردان از شما و شما از شاگردان
است. اجازه بدهید خود اعضا این قوانین را ذکر بکنند . حالا با شاگردان خود قرار
بگذارید که اگر کسی و حتی خود شما از این قوانین سرپیچی کرد جریمه خواهد شد .
در یکی
از کلاس های خودم قرار گذاشتم که اگر کسی بیش از پنج دقیقه تاخیر داشته باشد باید
جلسه آینده پذیرایی مختصر و ارزانی را بیاورد . از قضا جلسه بعد به دلیل مشکلی
خودم با 15 دقیقه تاخیر به کلاس رسیدم . در چنین شرایطی معلم نباید خود را از قوانین
کلاس مستثنا کند .
نکته ی
مهم دیگر این که این قوانین را در طول ترم به دفعات یادآوری کنید و خاطیان را طبق
قرار مجازات نمایید. در اینجا جای اعتراضی نیست چون قوانین را خودشان گذاشته اند .
این رفتار باعث احساس مسئولیت عضو در برابر معلم ، کلاس ، دیگران و حتی حرف خودش
می شود.
**
اعضا را مسئولیت پذیر کنید
یکی از
بزرگترین مشکلات کودکان و نوجوانان امروزی در رابطه با کلاس عدم احساس مسئولیت
آنهاست . اگر شاگرد شما احساس کند که با ننوشتن تکالیف یا انجام ندادن مسئولیت
هایش هیچ اتفاقی نخواهد افتاد ، این جا اوج فاجعه است و برگرداندن این تصور هزینه
زیادی برای کلاس خواهد داشت .
با
تشویق های علنی از مسئولیت پذیر ها ، تکرار مکرر این که فلان کس به دلیل مسئولیت
پذیر بودنش بهترین کلاس است ، منع دانش آموزان بی مسئولیت از بخشهای جذاب کلاس و
فهماندن آنها که این تنبیه به دلیل بی مسئولیتی آنها ست ، اگر به صورت سنجیده باشد
تاثیر شگفت انگیز خود را به زودی نشان خواهد داد.شما در این جا به اعضای این کلاس
آموخته اید که در تمامی مراحل زندگی خود مسئولیت پذیر باشند واین قدمی بسیار بزرگ
در مسیر علوی کردن کلاس است که :
وَلَا
تَقفُ مَا لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ ، اِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤَادَ کُلُ اُولَئِکَ
کَانَ عَنهُ مَسئُولًا ( اسرا ، 36 )
**
کلاس را کارگاه تمرین گزاره های دینی کنید ، همان مسجد
در
روزگاری که منابع مختلف فکری و اعتقادی به راحتی قابل دسترسی است ، در فضایی که
انواع مجلات و کتاب ها ، اینترنت ، ماهواره و حتی در مواقع مکرری صدا و سیما می
تواند رهبری فکری فرزندان ما و شما را به عهده بگیرد مسئولیت معلم به عنوان پیامبر
جامعه کلاس بسیار سنگین است . یکی از دوستان می گفت : یکی از بچه های فامیل در یک
مهمانی شلوغ از حرف زشتی استفاده کرد. از او پرسیدم که پسر خوب ! چرا از این حرف
زشت استفاده کردی ؟ گفت : عمو! مگه این حرف زشته؟ اگه زشته چرا توی تلویزیون میگن
... .
به
شاگردان خود بفهمانید که امام فکری و عملی ما دین اسلام ، قرآن کریم ، سیره عملی
پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) و عقل است که این کار مطمئنا در قالب های گوناگون
مثل داستان ، سرود و ... امکان پذیر است
نه سخنرانی ها و خطابه های سنگین !
اگر
اعضای کلاس به این نتیجه برسند که تمام حرکات و تصمیمات زندگی آنان اگر در استای
خشنودی خداوند و ارتقای اسلام باشد نوعی عبادت است ، آنگاه از خواندن درس های خود
( چه قرآن باشد یا این که علوم و ریاضی و هنر ) ، انجام مسئولیت های واگذار شده به
او و در نهایت علوی شدنش لذت خواهد برد که امیر سخن این گونه تصویر می کند : « بسا
روزه داری که بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری خود ندارد و بسا شب زنده
داری که از شب زنده داری چیزی جز رنج و بی خوابی بدست نیاورد . خوشا خواب زیرکان و
افطارشان! (نهج البلاغه ، حکمت 145)
** چند
گزاره دینی
منابع
دینی ما سرشار از گزاره های اجتماعی و کاملا عملی ( نه فقط تئوری و قلبی ) بسیار
زیبایی است که انتخاب فقط چند مورد از این دریای بی کران کار بسیار سختی است ولی
آب
دریا را اگر نتوان کشد هم
به قدر تشنگی باید چشید
امیر
مومنان در آخرین ساعات زندگی پر فراز و نشیب خودشان پس از ضربت خوردن ، وصیتی فوق
العاده را در قالب نامه 47 نهج البلاغه در اختیار تشنگان معرفت و تجربه قرار می
دهد. مطالب زیر گلچینی از این نامه است :
*** همیشه
حرف حق را بگویید حتی اگر به ضرر خودتان بود
شاگردان
علوی باید همیشه در گروه حق باشند . اگر شاگردی اشتباهی کرده با صداقت آن را بگوید
و عذر خواهی کند .در این جا اشتباه او به خاطر صداقت و حق گویی اش قابل چشم پوشی
است . البته حواستان باشد که این موضوع نباید باعث سوء استفاده دانش آموزان شود.
*** در
عمل به قرآن پیشتاز باشید ، نکند دشمنان در عمل به قرآن از ما پیشی بگیرند
اگر در
زندگی دانشمندان بزرگ گذاری بکنیم خواهیم دید که (هرچند ممکن است تعدادی از آنان مسلمان هم
نباشند ) در عمل به قرآن از ما پیشی گرفته
اند و در نتیجه برای رسیدن به هدف خود برنامه ریزی و نظم مشخصی دارند ، تلاش جهاد
گونه می کنند و در راه خدمت به آرمان های خودشان از جان و دل مایه می گذارند.
***
نماز ستون خیمه ی دین است
به
شاگردان خود بیاموزید که با عشق و اشک نماز بخوانندکه این چنین نمازی غبار زندگی
پر گردو خاک دنیوی را از دل پاک می کند و این چنین دلی دیگر به راحتی اسیر نیرنگ
های شیطان و اصحابش قرار نمی گیرد که اِنَّ الصَّلَاةَ تَنهَی عَنِ المُنکَرِ
وَالفَحشَاءِ (عنکبوت ، 45 )
*** در
برابر ظلم سکوت نکنید
مگر جز
این است که اگر کسی که کاری از دستش برمی آید در برابر ظلمی سکوت کند ، او نیز
شریک آن ظلم است . حال این ظلم می تواند از بین بردن حق دیگری به هر طریقی باشد ، کسی
که صدای ضبط ماشینش را زیاد کرده در حال ظلم کردن به حق مردم است حال چه آهنگ حرام
باشد ، چه مداحی وچه قرآن !
اعتراض
کلامی به چنین رفتارهایی همان امر به معروف و نهی از منکر است که حضرت امیر (ع) به
زیبایی تمام چنین می فرمایند :
لَا تَترُکُواالاَمرَ
بِالمَعرُوفِ وَالنَّهیَ عَن المُنکَرِ فَیُوَلَّی عَلَیکُم شِرَارُکُم ثُمَّ تَدعُونَ
فَلَا یُستَجَابُ لَکُم
امر به
معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بدهای شما بر شما مسلط می گردند، آنگاه هرچه
خدا را بخوانید جواب ندهد! (نهج البلاغه – نامه 47 )
اگر
الآن بی حجابی ، بی عفتی ، پوشیدن لباس های دور از شأن انسان ، پاره و شهوت زا و
امثالهم در جامعه ما کاملا عادی است به این دلیل است که عده ای مرد در این خیابان
ها نبوده اند که نهی کنند ، معامله نکنند ، دوستیشان را قطع کنند و ... . همه فقط
شکایت می کنیم که بابا این چه مملکتی است . حالا که بی حجابی بر ما مسلط شده ، دست
به دعا برده اند که « خدا یا ریشه بی حجابی را بکن » ! به نظر شما این دعا برآورده
است؟
* حسن ختام
فرض
کنید شاگردی در کلاس شما از قواعد کلاس سرپیچی می کند و هیچ یک از مطالب مطرح شده
در این نوشتار کارساز نبود ، چه کار کنیم؟
مطمئناً
یک مقاله کوتاه نمی تواند الگوی کامل کلاسداری را ارئه دهد؛ نکته مهم این جاست که با
چنین اعضایی باید با صبر و حوصله مانند پدری مهربان پا به پا پیش رفت . آنقدر
شگردهای تربیت دینی به کار ببرید تا عضو نهایتا در برابر شما اسلحه به زمین بگذارد
و تسلیم اراده و نیت پاک شما شود. این یک روش کلی حاکم بر تمام قواعد کلاس داری است .
شما می
توانید برای بحث ، سوال ، انتقاد یا پیشنهاد از مداخل زیر استفاده کنید:
k.aghili.f@chmail.ir
منابع :
قرآن کریم
نهج البلاغه – ترجمه محمد دشتی
تربیت کودک – تالیف علی صفایی حائریهرگونه استفاده از این نوشتار بدون ذکر نام نویسنده و وبلاگ نویسنده شرعا حرام و نابخشودنی است.التماس دعا
- ۹۳/۰۲/۲۰